جدول جو
جدول جو

معنی کرشمه سنج - جستجوی لغت در جدول جو

کرشمه سنج
(فُ)
آنکه کرشمۀ معشوقان و دیگران سنجد. هدف کرشمه. (فرهنگ فارسی معین) :
به صوفیانه ادایی که سر زد از لب ما
کرشمه سنج کنایات این و آن گشتیم.
طالب آملی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
کرشمه سنج
آنکه کرشمه (معشوقان و دیگران) را سنجد هدف کرشمه: (بصوفیانه ادائی که سر زد از لب ما کرشمه سنج کنایات این و آن گشتیم) (طالب آملی)
تصویری از کرشمه سنج
تصویر کرشمه سنج
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ ءَثْ ثُ وَ)
کرشمه کننده. غمزه کننده. آنکه کرشمه بکار برد. (فرهنگ فارسی معین) :
نر و ماده (کبوتران) کاوان ابر یکدگر
به کشی کرشمه کن و جلوه گر.
(گرشاسب نامه. از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کرشمه سنجی
تصویر کرشمه سنجی
عمل کرشمه سنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرشمه کن
تصویر کرشمه کن
کرشمه کننده: (نر و ماده (کبوتر ان) کاوان ابر یگدگر بکشی کرشمه کن و جلوه گر) (گرشا)
فرهنگ لغت هوشیار